۱۳۹۶ تیر ۲۳, جمعه

خاطرات جانان خرم از 7 سال آخراسارت مرضیه درچنگال فرقه رجوی ( بخش نخست )




خاطرات جانان خرم از 7 سال اسارت آخر مرضیه درچنگال فرقه رجوی
 ( بخش نخست ) 
 ترانه ماندگار برگ خزان _ پرویزیاحقی _ بیژن ترقی _ مرضیه>>

مرضیه وترانه همیشه ماندگار برگ خزان

ارشیا ارشادی وخواننده بزرگی که دراسارت وفشار وسرکوب یک گروه مخرب تروریستی  جان داد ...........2017/07/14

( واکنش _ 148 )


درباره چگونگی شکل گیری این خاطرات مهم جانان خرم ( نوه مرضیه )

جانان خرم تنها بازمانده خانواده مرضیه است که پس ازفرارایشان  ازعراق درسال 2003 تا سه هفته قبل ازمرگ ( 2010) به محل زندان ایشان درپاریس رفت وآمد داشته است _ جانان سه هفته قبل ازمرگ مرضیه عازم ایران می گردد و حدود یک ماه درتهران به سربرده است _ جانان دراین سفر با یکی ازنردیکان خود درباره 7 سال اخر عمر این خواننده گفتگو کرده است _ نگارنده از  حدود سه  ماه پیش  بوسیله یکی ازنزدیکان مرضیه درایران  به این خاطرات دست یافته ام و اکنون با اجازه ارسال  کننده  آنرا تدوین و به آگاهی هم میهنان خویش خواهم رساند _ باسپاس از دوستی که بنده را ازاین خاطرات مهم آگاه نمود این نکته را نیز  یادآوری می نمایم  که اینجانب  هیچ نوع آشنایی با جانان خرم نداشته وندارم واز طریق شخص سوم به این خاطرات بسیار مهم دست یافته ام .

 2017/07/12   

محمود ملک افضلی تنها پسر مرضیه مدت 18 سال ازهرگونه ارتباط ودیدار با مادر خود مرضیه محروم بوده است 
&&&&&&&&&&&&&&&
پیش نوشت 

هنرمندان درجوامع بشری درزمره نخبه ها به شمار می روند _ این طبقه با ارائه هنر خود لحظات شاد وماندنی برای مردم فراهم می سازند_ هنرمندان خاطره ساز و یاد آفرین هستند و موسیقی یکی از ماندگار ترین ودل انگیز ترین هنرهاست
موسیقی ترکیبی از صدا  وخلاقیت و احساس است که برای انسانها لحظات شیرین وماندنی به جای می گذارد 
درتاریخ موسیقی ما بزرگان بسیاری دراین راه به چشم می خورند از خوانندگان خوش آوا تا سراِندگان و اهنگ سازان ونوازندگان بزرگ _ ماندگاری واثر گذاری موسیقی را شاید بتوان بعد از هنر تاریخ وادبیات دررده دوم قراردارد چراکه شعروغزل وترانه بخش مهمی از موسیقی به شمار می روند 
درزمان های گذشته شناخت ومعرفی صداها بعهده اساتید فن بود وآنها ازمیان کسانی که ذوق وشوق واستعداد خوانندگی داشتند را انتخاب وتحت تعلیم قرارداده وبه جامعه معرفی می نمودند 
زنان ایران اما درگزینش این راه هنری با دشواریهای فراوانی روبرو بودند چراکه  عموم خانواده ها " مذهب زده " بوده وبا خوانندگی زنان موافق نبودند وچنین است که درحالیکه نیمی ازجمعیت ایران را زنان تشکیل می دادند ولیکن سهم آنها نسبت به مردان بسیار اندک است _ قمرالملوک وزیری ( 1283/1338 ) و ملوک ضرابی ( 1286/1378 ) راباید درزمره اولین صداهای زنان ایران درعرصه موسیقی به حساب آورد 
دردوره های بعدی تعداد بیشتری اززنان ایران سد محدودیت هارا شکسته ووارد عرصه هنرخواندگی گردیدند که دراین زمینه می توان از بانو دلکش _ مرضیه _ الاهه _ پوران شاپوری _ پروین _ یاسمین _ حمیرا _ هایده _ مهستی _ سیمین غانم _ مینو جوان _ پری زنگنه_ پریسا _ گیتی پاشایی   و و  نام برد 
دراین نوشتار نگارنده به بررسی زندگی یکی ازاین ستارگان موسیقی ایران یعنی اشرف السادات مرتضایی _ مرضیه ( 1303/1389) خواهم پرداخت 

ازنوجوانی با صدای دلکش وبی خش او آشناشدم _ مرضیه علاوه برصدای زیبا با شعر وادبیات نیز آشنا بود ادای  پر صلابت کلمات و چیرگی کامل براشعار وترانه ها درکنار سواد  موسیقیایی و آشنایی با اساتید بزرگ موسیقی باعث شدند تا صدای مرضیه یکی ازماندگارترین صداهای زنان درعرصه موسیقی ملی ایران  به ثبت برسد_ مرضیه پس ازتحولات 1979 درایران که باعث به زنجیر کشیده شدن صدای زنان ایران گردید گوشه عزلت وتنهایی را انتخاب نمود ودرمسلک عرفان  در آمد   _ درهمین راستا مرضیه یک بار درماه به" ماهان کرمان " می رفت وبا مراد خود"شاه نعمت الله ولی" ( قطب شانزدهم سلسله دراویش  نعمت اللهی)  درددل می کرد .

مرضیه درطول زندگی خود  دوبار ازدواج نمود _ حاصل ازدواج نخست یک دختربود  به نام هنگامه امینی  _  و حاصل پیوند زناشویی دوم او پسری بود به نام محمود ملک افضلی   _ جانان خرم نوه دختری مرضیه می باشد _ گرچه سران فرقه رجوی نلاش بسیار کردند تا جانان خرم را دردام مناسیات فرقه بیاندازند ولیکن هشیاری این جوان و آگاهی رسانی محمود ملک افضلی  و اسارت وندامت مرضیه و  جنایات وخیانت های فرقه رجوی باعث شدند تا جانان خرم ازاین دام بگریزد .



مریم قجر  تصمیم داشت در  کنسرت مرضیه ( سالن المپیا درپاریس ) به  وی  مدال هنری اهدا کند _ مرضیه که در آنزمان  رسما ازفرقه  جدا شده بود مخالفت کرد واجازه نداد فرقه رجوی ازاین کنسرت استفاده تبلیغی نماید واین کنسرت بدون تبلیغ وحضور مریم قجر برگزارشد

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

مرضیه از تنهایی وگوشه گیری درایران تا ورود به فرانسه 

 بعد از تحولات 1979 درایران که یکی ازتاسف بارترین نتایج آن  محرومیت زنان از خوانندگی بود گروهی از خواندگان زن ایران راترک نمودند وگروهی هم درایران به کنج عزلت وخلوت خوبش خزیدند 
یکی ازاین خوانندگان  بانو مرضیه بود 
نگارنده که از نوجوانی با این صدای زیبا انس والفتی فراوان گرفته بودم ومی دانستم مرضیه درایران است تلاش بسیاری کردم تا ایشان را ازنزدیک ملاقات نمایم وسرانجام این کوشش ها به کمک یکی ازهنرمندان ممکن گردید وبنده در تابستان 1369 بااین دوست عازم محل اقامت ایشان در ده لالان گردیدم 
مرضیه بسیار غمگین بود وسرشار از سکوت 
یک پیانو درگوشه اتاق او تنها سرگرمی ومونسی بود که گهگاهی به سراغش می رفت و تنهایی هایش را درگوش آن طنین افکن می نمود _ پس از اعلام اظهار علاقمندی دیرینه  به ایشان حالش را جویا شدم 
گفت : خوش نیستم و درسکوت واندوه فقط زنده هستم و غصه  می خورم 
ازاو پرسیدم چرا ایران را ترک نمی کنی ؟ گفت : به این مرزوبوم ومردم  عشق می ورزم و سکوت وتنهایی خودرا با دنیا عوض نمی کنم .
واین اولین وآخرین ملاقات نگارنده بعنوان یک دوستدار صدای مرضیه بااین خواننده بزرگ بود 


 دراین سلسله متن ها درمورد مرضیه چه خواهید خواند ؟
این مقالات با اولین سفر مرضیه به پاریس درسال 72 شروع می شود وتا مرگ مرضیه ادامه می یاید _ نگارنده تلاش دارد تا 17 سال آخر زندگی این هنرمند بزرگ وشایسته را درکامل ترین شکل ممکن به تصویر بکشد واین کم ترین خدمتی است که ازطرف نویسنده بعنوان یکی از دوستداران مرضیه تقدیم دوستداران او می شود _ عنوان های مهم مورد بررسی بطور فهرست وار عبارتند از 
یکم _ سفرنخست ودوم مرضیه به فرانسه ( 72و73) 
دوم _ چگونگی نزدیکی مرضیه با فرقه رجوی 

سوم _  کنسرت 1995( 1374) درانگلیس و حمله اوباشان فرقه رجوی به تنها پسر مرضیه درسالن کنسرت واخراج او 
چهارم _  انتقال مرضیه به قلعه مخوف اشرف درعراق 

پنجم _  وضعیت مرضیه درقلعه مخوف اشرف ( ایزوله وزندانی شدن )
ششم _ فرارمریم قجر ازعراق ورها کردن مرضیه سالخورده و فرار او به اردن _ سوریه و بازگشت به فرانسه 

هفتم _ جدایی مرضیه ازفرقه رجوی پس ازرسیدن به فرانسه ( 2003)
هشتم _  زندانی وتحت نظر قرارداشتن مرضیه درپاریس ( 2003/2010)

نهم _ کنسرت مرضیه درسالن المپیا ( پاریس )  به نفع کودکان جنگ عراق ( 2007 )
دهم _ فوت تنها دختر مرضیه به نام هنگامه امینی  وشدت گرفتن بیماری مرضیه 

یازدهم _  سرقت کردن 6 جلد   دفتر خاطرات مرضیه توسط زندان بانهای فرقه رجوی 
دوازدهم _ سفرجانان خرم به ایران جهت ارائه  درخواست مرضیه مبنی بر بازگرداندن جسد ودفن او در ایران (2010)

سیزدهم _  خاطرات منتقل شده بصورت شفاهی مرضیه ازدوران جدایی واسارت درفرقه رجوی به ایران
چهاردهم _ نقطه ضعف های مرضیه در چنگ فرقه رجوی جهت تحت سلطه واسارت او 

پانزدهم _  مرگ مرضیه درسال 1389 ( 2010 )  در اسارت فرقه رجوی درپاریس 

یکم  ودوم _ مرضیه به فرانسه ودامی که خانواده متین دفتری درراه اونهادند 

مرضیه درسال 1372 به دعوت دوستان قدیمی خود " مریم وهدایت متین دفتری " به فرانسه سفرنمود _ دراین سفر دعوت کنندگان مرضیه که درآن دوران فریب فرقه رجوی راخورده وبه این گروه نزدیک شده بودند ازمرضیه خواستند که به شورای رجوی بپیوندد _ این دوسپس مرضیه رابا فرقه رجوی آشنا کردند _ فرقه رجوی که تشنه سواستفاده از افراد معروف بود فورا دام تشکیلاتی خودرا گرد مرضیه کشید وواورا دعوت به همکاری نمود _ مرضیه گرچه مخالفت نکرد ولیکن تصمیم خودرا به بعد ازبازگشت ازایران موکول کرده وبه میهن بازگشت


فرقه رجوی هنگام بازگشت مرضیه به ایران  همچنین تقاضا کرد که  خانم پری زنگنه رانیر تشویق به خروح ازایران وپیوستن به فرقه بنماید که البته دراین راه فریب باشکست مواجه شد 

نکته درخور توجه اینکه مریم وهدایت متین دفتری که مرضیه را درسال 73  به دام فرقه رجوی انداخته بودند هردو درسال 1376 ازاین فرقه جداشدند 



مرضیه درسفربه ایران ماموریت داشت خانم استاد پری زنگنه رافریب داده وبه فرانسه بکشاند که این ماموریت باشکست کامل مواجه گردید 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

مرضیه به ایران بازگشت وبرای آخرین بار به کرمان رفت وپس از دیدارو خداحافظی با مقبره  مراد خود شاه نعمت الله ولی 
به فرانسه بازگشت  _ خانم پری زنگنه درخواست مرضیه را رد کرد ونقشه فرقه رجوی نیمه تمام ماند 
مرضیه درسال 1373 به فرانسه بازگشت وبه فرقه رجوی نزدیک شد مسعود رجوی خائن معدوم  با پیوستن مرضیه بعنوان عضو افتخاری شورای رجوی موافقت کرد 
مرضیه اگرچه درزمینه موسیقیایی دانش وآگاهی بسیار داشت ولیکن درمورد مسائل سیاسی آگاهی بسیار کمی داشت ودر مورد فرقه رجوی دانش وآگاهی او درحد صفر وبصورت |" دفتری سپید برای نوشتن بود" ( همانند معصومه صید آبادی ویا همان مرجان ملک )


دستگاه تبلیغی فرقه رجوی که از به تور فریب کشاندن مرضیه بسیار خرسند بود فورا دور اورا یک دیوار نشکیلاتی کشید وارتباط اورا با همه دوستان وطرفدارانش ازجمله  تنها پسرش" محمود ملک احمدی "( ساکن امریکا ) کاملا قطع نمود !
طی سال های 73 و74 نعداد قابل توجهی از دوستان _ بستگان و دوستداران مرضیه به راه های مختلفی که هنوز کاملا مسدود نشده بود برای مرضیه پیام هشدار آمیزفرستادند وبه او درمورد فرقه رجوی هشدار دادند ولی مرضیه بعلت نا آگاهی ازمسائل سیاسی وعدم شناخت فرقه رجوی این پیام هارا جدی نگرفت _ به دونمونه از واکنش های مرضیه درچنگ فرقه رجوی توجه کنیم
مرضیه درسال 73 :  اسلام همین است که مجاهدین می گویند !
مرضیه  درسال 74 :  مگر ممکن است من درسن 71 سالگی فریب کسی را بخورم ؟ !
مرضیه درسال 2009 وپس ازجدایی ازفرقه رجوی به یکی ازنزدیکانش گفته بود : بزرگترین اشتباه من درزندگی پیوستن به مجاهدین بود _ آنها یک عمر خوشنامی وهنر مرا درپای تبلیغات خود به باد فنا دادند 



 آخرین روزهای زندگی مرضیه _ ناامیدی _ بیماری واسارت در چهره او نمایان است 

سوم _ اولین کنسرت مرضیه درلندن ( 1374 ) و ضرب وشتم واخراج پسر مرضیه توسط اوباشان فرقه رجوی 

نخستین کنسرت مرضیه درسال 1995 بانام همبستگی درسالن" رویال آلبرت هال لندن" توسط فرقه رجوی برگزار می گردد  
علت اینکه لندن برای این کنسرت درنظر گرفته شده این بود که دولت فرانسه به  فرقه رجوی اجازه هرنوع فعالیت تبلیغی را نمی داد و مریم قجر نیز اجازه ورود به خاک بریتانیا رانداشت وندارد ویهمین دلیل این کنسرت درلندن برگزار گردید 
محمود ملک احمدی که مشتاق دیدار مادرخود بود وفرقه رجوی اورا ازملاقات محروم کرده بود دراین کنسرت بعنوان یک تماشاچی شرکت داشت درقسمت پایانی بخش نخست کنسرت پسرمرضیه که درردیف های جلو درسالن نشسته بود برخواست وبا مخاطب قراردادن مادر خود درروی صحنه گفت : 
 مادر بخوان ولی نه برای اینها برای مردم ایران بخوان 
اوباشان فرقه رجوی به بطرف محل صندلی فرزند مرضبه یورش بروند وبا خشونت فراوان اورا کشان کشان از سالن ببرون انداختند و مرضیه که شاهد ماجرا بود با بهت وشگفتی وتاسف به پشت صحنه منتقل گردید 
 این برخورد زشت اوباشان فرقه رجوی گرچه اولین زنگ خطر را درگوش مرضیه به صدا دراورد ولیکن به علت غرق شدن ایشان در فرقه رجوی اورا ازخواب فریب وغفلت بیدار نکرد 
گرچه مرضیه دربخش دوم کنسرت شور وحال قسمت نخست رانداشت وزود ترازوقت تعین شده صحنه را ترک نمود .

نخستین کنسرت مرضیه در اسارت فرقه رجوی سال 1995 لندن
اولین کنسرت مرضیه درلندن که با اخراج پسرش ازسالن همراه بود


چهارم _ انتقال مرضیه به عراق و خواندن برروی تانک های  اهدایی صدام 


مرضیه پس ازجدایی ازفرقه رجوی درسال 2003 ازاین گروه درخواست کرد تا کلیه عکس های ایشان درلباس شبه  نظامی ودرقلعه مخوف اشرف را از رسانه های خود حذف نمایند  
&&&&&&&&&&&&&
 شستشوی مغزی مرضیه درقلعه مخوف اشرف 

فرقه رجوی برای شستشوی  مغزی مرضیه نیار به محیطی بسته داشت تابتواند از این هوادار ساده یک عضو ایذئولوژیک بسازد وبهمین دلیل اورا به عراق واشرف منتقل کرد
همانگونه که دربالا اشاره شد منزوی کردن مرضیه از دوستان وبستگان ازجمله تنها پسر او ابتدای تزریق قوانین فرقه برای ایشان بود _ برای مرضیه درقلعه مکانی خاص درنظرگرفته شده بود که درآن دوربین مخفی قرارداشت و لذا تمامی لحظات خصوصی ایشان فیلم برداری وضیط می گردید 
مرضیه در اشرف 8 ساعت درروز تخت القائات ایدئولوژیک فرقه قرارداشت و دونفر اززنان فرقه مسئول تدریس به  او شده بودند_ نشست های غسل هفتگی _ عملیات جاری و" بحث ناموس" جملگی درمورد مرضیه 75 ساله اجرا می گردیدند 
مرضیه پس از4 ماه اقامت درقلعه اشرف و احساس تنهایی وزندان ازپیوستن به فرقه رجوی پشیمان گردید ولی وقتی اولین تقاضای شفاهی خودرا مطرح کرد به او گفتند : سرنگونی نزدیک است وشما ازهمین جا به ایران خواهید رفت !

اعتماد مرضیه به فرقه رجوی کم کم کاهش می یافت واو شاهد نوعی زندگی سراسر کار ودرد واندوه واسارت اعضای فرقه رجوی بود _  بنا برشهادت یکی ازاعضای جداشده روزی مرضیه ازمسعود رجوی معدوم سئوال کرده بود : حمله نهایی ارتش چه زمانی انجام خواهد گرفت ؟  مسعود شیاد معدوم درپاسخ گفته بود : زمانی که ما دارای ناوهواپیما بر گردیم !
مرضیه ساده دل ونا آگاه پاسخ داده بود که  شما مرا به اروپا بفرستید تا من کنسرت های زیاد برگزار کنم و بدین ترتیب هزینه خرید ناو هواپیما بر فراهم خواهد گردید ! 

متاسفانه ازچگونگی  دوران زندگی مرضیه درقلعه مخوف اشرف اطلاعات زیادی موجود نیست چراکه به یادمانده های مرضیه ازاین دوران درصفحات 6 دفتر200 برگی ( حدود 1200 برگ ) خاطرات ایشان قرارداشته  که درسال 2009 توسط مزدوران محافظ فرقه رجوی ازمحل زندگی وزندان ایشان ربوده شده است  
 آنچه مسلم است دوران زندگی مرضیه درقلعه اشرف بسیار سخت ودشوار یوده بطوریکه ایشان دریک نقل قول شفاهی این قلعه رجوی را چنین تعریف کرده است :  اردوگاه کار اجباری با افرادی یک فرم ویک شکل که همه یک  نوع سخن می گویند !
دراینجا بخش نخست رابه پایان می برم وامیدوارم اسماعیل وفا یغمایی که دراین مورد اطلاع کافی دارد روزی قادر شود براین تکه تاریک اززندگی مرضیه نوری برافروزد تا این خاطرات تاحدودی کامل شوند 

ارشیا ارشادی نویسنده _ پژوهشگر ودوستدار صدای همیشه ماندگار مرضیه 
2017/07/14 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

قابل توجه ویاد اوری : هرگونه نظر شامل توهین _ تهمت _ ناسزا و کلمات رکیک وزننده حذف می گردد _ قوانین اخلاقی _ و رعایت اصول ادب دمکراتیک حکم می کند درکمال آرامش وبا استفاده از ادبیاتی متمدنانه درباره متن یاداشت بنویسید _ باسپاس از حسن توجه و همکاری شما _ ارشیا