۱۳۹۵ اردیبهشت ۲, پنجشنبه

گفت وشنود هم نشین بهار با اسماعیل وفا یغمایی درباره همکاری رجوی وبرادرش با ساواک _ بیماری جنسی مسعود و کردکشی 1991 ( بخش دوم )

گفت وشنود هم نشین بهار با اسماعیل وفا یغمایی  مداح سابق فرقه رجوی دربارهمکاری مسعود وبرادرش باساواک و کردکشی سال 1991 

قابل توجه >>>> درتاریخ  یازدهم مارس 2016 پنج نفر از اسیران فرقه تروریستی رجوی موفق شدند علیرغم همه موانع وسدها ازتشکیلات سرکوبگر رجوی و کمپ آوارگان لیبرتی گریخته وپای به دنیای آزاد بگذارند _ نام این رهاشدگان عبارتست از 1_ علی حسین خدابنده _ 2 _ محسن طبیب زاده _ 3 _ مسعود بخشی زاده _ 4 _ سید جلال رحیم پور _ 5 _ منوچهر شیرازی _ آزادی این اسیران را به این افراد واعضای خانواده هایشان تهنیت می گوئیم 


فرمانده ثریا  نشان پیروزی پس از سقوط قلعه مخوف اشرف سال 1392

ازشیا ارشادی  2016/04/22

مقدمه _ گفتگوهای  هم نشین بهار با اسماعیل یغمایی ( مداح سابق فرقه رجوی ) گرچه با سانسور _ کم گویی _ گزینشی گویی و_ کتمان  حقایق و تحریف تاریخ وتکرار برخی از ادعاهای  دروغ فرقه رجوی همراه است ولیکن درمجموع بخاطر آن 20 درصد نزدیکی به حقیقت قابل شنیدن می باشند _ وصد البته کسانی می توانند از این گفتگوها بهره گیرند که شناخت واطلاعات کامل وکافی درباره تاریخچه جنایات وخیانت های این فشرده خباثت و کثافت داشته باشد _ دراین بخش  خاطرات دیگری از اسماعیل راکه ازلابلای گفته هایش استخراج کرده ام بدون سانسورمعمول هم نشین بهار به آگاهی می رسانم .

هم نشین بهار >>>>  همه رازهای دفینه های مخفی و تاریک روزی فاش خواهند گردید .
 املشی : گفتگو با شاعرومداح انقلاب کرده وسراینده   فرمان مسعود  و چه خوش رویش نشستی مهرتابان   اسماعیل وفا یغمایی 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
زنم را داده ام مفتی به مسعود                        پشیمان گشته ام اما کجا سود ؟
                        
             پشیمان گشته ام اما کجا  سود ؟ >>>>> عباس محمد رحیمی واسماعیل وفا یغمایی 
خالی بندی زنده یاد محمد عباس رحیمی درمورد تهیه  لشگر 10/000 نفره  جهت جلوگیری از شلاق زدن یک مشروبخوار
من ولشگر 10/000 نفره عباس محمد رحیمی   >>>>>>>> گوش کنید و  خودتان قضاوت کنید 

ای مصداقی شیاد  چرا به این بابای ساده غیرسیاسی  این دروغ ها  را یاددادی  که بخاطرش سرطان بگیرد ودقمرگ شود ؟ 


عباس محمد رحیمی مرد ساده وغیر سیاسی وعرق خور ولات بود  که به تور فرقه رجوی افتاد وزنش راهم بخشید به مسعود دزد ناموس   _ ایرج مصداقی شیاد دروغی باد این مردک ساده داد وگفت تکرار کن ( ماجرای لشگر 10/000 نفره )وعباس هم  درنمایش تریبونال تکرار  کرد _ این بیچاره تا آخر عمرش نتوانست اززیر این بار  دروغ سنگینی  که مصداقی روی کولش گذاشته  کمرراست کند  
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

املشی : اسماعیل سلام وتشکر _  من بنا ندارم تو هیچ چیز را از قلم بیاندازی  ولی مثل اینکه تو گاهی زیرآبی می روی یادت باشد _ سئوال _ چطورشد زنت اکرم حبیب خانی را طلاق دادی ؟ بزار یک کمی قبل تر را بپرسم تو درعملیات فروغ کجا بودی وچه می کردی ؟
 اسماعیل : سلام املشی جان _ همانگونه که در گفتگوی قبلی گفتم  مسعود خیلی بمن علاقه داشت و دست کم یک روز درمیان فرمان می داد  که من مشت ومالش بدهم وبهمین دلیل درسال 1365 با تیم او وارد عراق شدم البته اکرم هم بود وبا پسرم امیر که اونوقت یک پسر کوچولوبود _ درعراق  مسعود ازمن دوکار می خواست یکی  مشت ومال تو حمام  ودیگری هم مدح وثنای او ومریم را گفتن وسرود نوشتن دیگر بامن کار دیگری نداشت اسم من  راهم گذاشته بود  "مد مال"  که ترکیبی از مداح  ومشت ومالچی بود _ دراشرف من در اتاق کنار مسعود زندگی می کردم وقتی مقر 49 ساخته شد یک اتاق هم داد بمن ومن جزو ساکنین دائمی مقر49 بودم _ زیر زمین زندگی می کردم وگاهی هم جهت هواخوری می امدم بیرون _ اکرم وامیر هم که دبخش خواهرها بودند _ راستی سئوالت چی بود ؟ 

  بازخوانی دروغی بنام شورای قلابی مقاومت ایرج مصداقی   >>> شورای قلابی مقاومت رجوی خائن ر ا بیشتر بشناسیم _  <<<<<<

یک اشاره  >> صبری حسین پور یکی از خالی بندان برون مرزی  که دردنیای مجازی  یک تشکل یک نفره تحت عنوان "کنگره ملی ایرانیان برای نجات ایران " تشکیل داده که خود رئیس _ سخنگو _ دبیرکل ومجری آن است ( ! ) چندی پیش برای دیدن اقوام خود به ایران عزیمت کرده  وپس از مسافرت به چند شهر دستگیر و دربازداشت موقت به سر می برد _ درباره اقدامات مخفی ایشان بی شک  مسئولین بهتر وبیشتر می دانند ولی تا آنجا که به تلاش های علنی نامبرده بازمی گردد وی  یک خیالباف  دروغگو ومتوهم بیش نیست وممکن است به بیماری های روانی هم دچار باشد __ توضیح اینکه دستگیری این شخص باعث شوروشعف وخرسندی فرقه تروریستی رجوی گردیده است _ بخاطر ویدئوی بالا که مصداقی در تلویزیون اینترنتی  صبری حسین پوراجراکرد .
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& 

 املشی : گفتم درعملیات فروغ کجا بودی ؟ 
اسماعیل : من را  درقسمت پشتیبانی ولجستیک  سازماندهی کرده بودند  ومن دراشرف بودم 
املشی : مسعود چی اون ومریم کجا بودند ؟ 
اسماعیل : روز دوم صبح  یک هلی کوپتر عراقی دراشرف نشست ومسعود و دو سه نفر رابرد _ یعدا فهمیدم رفته بوده در مرکز فرماندهی  و البته عصر هم برگشتند  وفردا صبح هم  جلسه تشکیل  داد که منهم در آن بودم 
املشی : جلسه درباره چه بود ؟ ومسعود درآن جلسه چه گفت ؟
اسماعیل :  جلسه جمع بندی شروع عملیات بود _ مسعود خیلی عصبی بود حسابی  تریاک کشیده بود و روی سن  راه می رفت وپشت سرهم سیگار می کشید و  فحش های رکیکی هم به  رزمندگان می داد 
املشی : جمع بندی اش چه بود و چرا فحش می داد ؟
اسماعیل : توهین های زشتی به همه می کرد که خجالت می کشم تکرارکنم با ادب ترینش اینبود که می گفت  این مادر فلان  ها بجای جنگیدن  دوتا دوتا رفتن یک گوشه باهم  جفت گیری کردند _ محمود قائم شهر  داشته  زن ... رو پشت ورو می کرده  وو

املشی : اسماعیل توکه با مسعود ندار بودی  بگو چند نفر کشته وزخمی شدند امار دقیق داری ؟
اسماعیل : تا انجا که من خبر دارم جمعا 4500 نفر درحمله شرکت داشتند که دست کم یک سوم ( 1500 نفر)کشته شدند وزخمی هم خیلی  زیاد بود نزدیک به  2000 نفر درحقیقت هرکی یک جاش سوراخ شده بود 
املشی : اسماعیل تو چیکار کردی برای تسکین  دردهای بی درمان مسعود شنیدم همان موقع هم شعر گفته ای درسته ؟
اسماعیل :  درسته  من همانروز شعر" غمگین نباش برادر _ فردا از آن ماست "را سرودم وبه مسعود تقدیم کردم تا شاید ارام شود
املشی : اسماعیل  ممکنه یکی دوخطش رابخوانی ؟
اسماعیل : باشه .......>>>> خواهر جیغ زد آتش _ تو فرمان دادی  به پیش _ رزمندگان چون شیر غریدند وچون روباه  وباوقار پیش رفتند _ وناگاه از درودیوار آتش بارید _ انگار دراشل ابرقدرت کاغذی بیش نبود   _ همه دود وپودر شدند _ وتو بوی کباب رااز فرسخها بوکردی وگفتی : چه بویی خوبی  دارد شکست _  اما .....
غمگین مباش برادر _ تو پیروز میدانی _ فردا با ماست _ فرداهم نشد پس فردا _ ویا  پس از  اون فردا _ بالاخره  یک روزی سرانجام توروی  نوک  تیزش  خواهی نشست وفرمان خواهی راند ..............


هنگامی که دولت فرانسه از پذیرفتن جسد متحرک مسعود رجوی سرباززد اکنون امریکا با تطمیع وتهدید تلاش می کند مسئولین دولت  آلبانی را به پذیرش مخفی گاهی در آن کشور  جهت نگاهداری مسعود  خائن مزدور فراری  راضی نماید _ این تلاش ها تا امروز  بی سرانجام بوده است
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
املشی : اسماعیل  جنازه ها را اورده بودند ؟ 
اسماعیل : فقط تعداد کمی که مجروح بودند وتوراه   مردند و بقیه را گذاشند وفرارکرد ند حتی دستور داده شده بود مجروح هارا هم بحال خودرها کنند من فکرمی کنم درجمع بیش از 1700 نفر کشته شدند ومردند 
املشی : دستور مسعود پس ازشکست چه بود تو  شنیدی _ خواندی ؟
اسماعیل : من خودم نوشتم ومسعود خواند   وتا آنجا که یادمه چنین بود : از عقاب پیر ونوک شکسته  به کلیه گرگ های زخمی وبی دندان وخسته  >>> تبریک به همه شما پیزوری ها _ خاک برسرتون بی عرضه ها _ من گونی سیب زمینی فرستاده بودم ارشما بهتر می جنگید _ سالم ها فورا برگردند _ مجروحان را ول کنید بمیرند احمق هارا _ اسلحه هایشان رافقط بیاورید _ تف به روی همه شما _ خجالت نکشیدید  ؟ _ جبهه جنگ وجفت گیری ؟  _ تمام 
گفتگو با فرببا هشترودی عضو گریخته از فرقه رجوی >> گفتگوبا فریبا هشترودی عضوجداشده وگریخته از فرقه رجوی <<
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

املشی : اسماعیل یکی راجع به گذشته  سئوال کرده و پرسیده که مسعود رجوی وبرادرش کاظم هردو عضو ساواک بوده اند و ضربه 50 راهم اطلا عات مسعود به ساواک باعث شده نظر توچیه ؟
اسماعیل : ببین املشی جون من دیگه بناندارم چیزی را مخفی کنم - تحقیقات من هم نشان می دهد دستگیری 181 نفر یعنی بیش از 98 اعضای  سازمان اونهم ظرف 5 روز حتما با اطلاعات دقیق قبلی صورت گرفته و لذا با توجه به اعترافات  کتبی  مسعود که ازساواک بدست امده بخوبی مشخص شده ضربه 50 را مسعود وبرادرش به سازمان زده اند _ پرویز ثابتی ازمسئولین بلندپایه ساواک در کتاب " دامگه حادثه "  یاد اور شده که کاظم رجوی مامور برون مرزی ساواک بوده وماهی 1000 مارک حقوق می گرفته است _ مسعود رجوی هم درداخل همین کاررا می کرده و مامورنفوذی  ساواک درسازمان بوده است .


زنم را داده ام مفتی به مسعود                  پشیمان گشته ام اما کجا سود ؟



ومسعود رجوی معدوم ومجهول عامل نفوذی ساواک در سازمان تروریستی موسوم به مجاهدین 
&&&&&&&&&&&&&
املشی : عجب من خنگ رابگو چرا خودم اینقدر مخ آکبدم که عقلم نرسید _  اسماعیل _ حالا از انقلاب ایدئولوژیک وسه  طلاقه کردن زنت اکرم حبیب خانی وبخشیدن او به مسعود بگو _ چرا اینکاراکردی _ درکجای فرهنگ تو این عمل زشت وبی ناموسی  می گنجد؟

اسماعیل : ببین پس از شکست ازپیش مشخص عملیات فروغ مسعود رجوی که زیر بار این شکست مفتضحانه نمی رفت می خواست علت انرا به گردن دیگران بگذارد وچنین شد که نشست بزرگ " تنگه وتوحید" رابرگذارکرد ودر آن نشست بود که به همه گفت : خاک برسرهمتون بااین جنگتون _ من اگر به چند گله گوسفند اموزش داده بودم دراین جنگ موفق می شدند 
بعد گفت بحث امروز ما بحث " ناموس " است _ تاامروز هرچی از ناموس می دانستید فراموش کنید از امروز" من ناموس شما هستم " بعد گفت :هر کی بازی کلاغ پربلده دستش بلند کند و همه بلند کردند وبعد گفت " من هرکه راکه می گویم شماها هما باهم بگید >>>>  " پر "  وبعد گفت برای تحقق سرنگونی هیچ چاره ای چز انقلاب ایدئولوژیک نداریم  _ حالا انقلاب چیه ؟ 
بعد  انگشت خودرا گذاشت روی میز وگفت : هرکه راکه من گفتم کسانی که می خواهند سرنگونی راببینند بگویند "  پر "
 وشروع کرد >>>>> زن .>>> همه گفتند پر _ مادر >>>> پر >>>> پدر >>>>>>>پر >>>>> بجه >>> پر>>> شوهر >>>> پر وو در آخر گفت ومریم >>>> یکی دونفر گفتند "پر "  ومسعود گفت نه دیگه _ مریم نه پر  _ شماها باید از امروز بکوشید مریم را  "باچنگ ودندان هم که شده به تهران ببرید "


 اقای احمد شهید درباره قولی که درسال 2012 به خانواده اسیران فرقه رجوی داده اید تاکنون چه اقدامی انجام داده اید؟
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

 املشی :  اسماعیل خوب ماجرای طلاق احباری جی شد _ تحویل حلقه وو
 اسماعیل :  در اخر جلسه گفت :من ا مشغول نوشتن بندهای انقلاب هستیم ولی تا آنموقع ازفردا  تمامی زن وشوهرها باید اسم بنویسن وبروند درحضور گنجه ای زنشان راسه طلاقه کنند و حلقه هایشان را هم تحویل خواهر صدیقه ومژگان و فهیمه بدهند .
 املشی :  وتوهم طلاق واکرم وحلقه را تحویل دادی رفت ؟
 اسماعیل : می دونی من آخه یک مجاهد مشت ومالچی رهبر بودم وباهم لحظات خصوصی زیادی داشتیم  _ یکی دوروز بعد من درحالیکه داشتم مسعودو  مشت ومالش می دادم پرسیدم همه باید طلاق بدهند _ منهم ؟ ....... مسعود گفت : ببین این زنت دیگه پیر و  ازرده خارجه  تو طلاقش بده من بعد سرفرصت ا یک" هلو می اندازم تو دامنت " 
 املشی :  نمی دانی دقیقا چند نفر طلاق داند وچند نفر مقاومت کردند ؟
 اسماعیل : تقریبا تمامی متاهل ها غیر از چند نفر ثبت نام طلاق کرده  وحلقه تخویل دادند تا آنجا که یادمه هادی شمس حائری _ رضا اسدی و مهدی تقوایی _ حاضر به طلاق دادن نشدند و مسعود هم دستور داد بروند زندان و مدت یک سال اینها درزندان بودند .. ولی من  نه طلاق دادم یعنی اکرم که خیلی مخ اکبند بود بمن گفت : مسعود اشتباه نمی کنه حتما بهش وحی والهام شده بریم جداشویم ومنهم موافقت کردم والبته به اکرم گفتم : تو زن من هم که نباشی مادر امیر که هستی ؟ واکرم گفت : "امیر پر "
 املشی : من شنیدم محسن طیبی هم شهری من  هم زنشو طلاق نداده و تو دراین مورد چه می دانی ؟
اسماعیل :  نه چنین اسمی نشنیدم کی بوده ؟ 

نابودی پایگاه تروریستی زعفرانیه دربهمن 60  وکشته شدن 20 تروریست ازجمله موسی خیابانی باعث نابودی وتارومار فرقه رجوی درایران گردید 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
 املشی : چطور نمی شناسی _ همشهری من _ من ومحسن اززمان قاجار درزندان فلک الافلاک  دربند 6 باهم زندانی بودیم _ درزندان قزل قلعه وقصر واوین وگوهردشت هم باهم هم بند بودیم و زندانی کشیدیم _ می دانی که من ومحسن از قدیمی ترین زندانیان تاریخ ایران وجهان هستیم وما جمعا حدود 75 سال درسه رژیم  قاجار وپهلوی و اسلامی زندانی  کشیدیم اسم ما توکتاب گینس ثبت شده تو چطوری تا بحال نمی دونستی اسماعیل ؟
اسماعیل : درسته من  نمی دونستم علتش هم اینه که من تا همین چندوقت پیش نمی دانستم اصلا  کتاب گینس  چیه ؟
 املشی : بگوببینم اسماعیل واقعا رابطه صدام با مسعود چگونه بود وچرا صدام اینهمه مسعود و دوست داشت ؟
اسماعیل : چون قراره کم تر دروغ بگم اطلاعات خودمو می گم _ من فکر می کنم صدام با مسعود رابطه جنسی داشت چون بعضی شب ها مسعود با اسکورت استخبارات عراق می رفت ازقرارگاه بیرون _ یکدفعه من ازش پرسیدم شب ها کجا می روی _ پاسخ داد : سید الرئیسه دیگه ارباب همه ماست  وقتی صدام می کنه حتما یک کاری داره باید برم 

املشی : بریم سراغ زنها _ مسعود چند تا زن داشت ؟ آماردقیق می خواهم 
 اسماعیل :  دقیق دقیق که نمی دونم ولی یادمه قراربود همه حدود 800 زن را به عقد خودش دربیاره و حدود نصف اه اهم رفته بود که با  حمله امریکا به عراق علمیات هم متوقف شد " طرح هزار زن آزاده " درحقیقت همین بود و با فرار مسعود ازعراق همه چی بهم ریخت  ونیمه کاره ماند .
املشی : اسماعیل کمی درباره  ماجرای محل  مخفی شدن مسعود ازسال 2003 وچگونگی فرار خودت از عراق بگو 
اسماعیل : مسعود را امریکایی ها  پس از امضای قرارداد تسلیم وتحویل اسلحه ها باخود بردند کمپ گریزلی  ( نزدیک اشرف )بردند   ومنهم چون مجاهد مشت ومالچی مخصوص بودم جزو منتقل شدگان تحت حفاظت قرارگرفتم وبا او رفتم جمعا ما 34 نفربودیم 
املشی : زنها چی ؟ چزو گروه تحت حفاظت بودند ؟
اسماعیل : نه مسعود به هیچ زنی اعتماد نداشت ومی گفت: این "عفریته ها شیطونو درس می دهند"  واز خوب ترین شان هم باید ترسید وفاصله گرفت _  البته برای دفع نیروی جنسی برادرها از امریکا تقاضای 10 راس الاغ کرده بود تا کارشان راه بیافته ومن چون درقسمت فرهنگی کار کمی کردم نوبت نویس _ بلیط فروش  و مدیر این برنامه بودم 

املشی : من هرجه به این مخ آکبندم فشار می آورم نمی فهمم مسعود این همه زن را برای چی می خواست ؟ تا آنجا که من می دانم  از جوانی هم" قدرت مردی نداشت "........ توچی فکر می کنی اسماعیل  ؟
اسماعیل : من هم که ازسال 58 مشت ومالچی اش بوده ام ندیدم چیزی داشته باشه _ ساکت بود بی حرکت بود _ چیزی نبود

املشی : پس تو چطوری این معادله چند مجهولی را حل می کنی اسماعیل ؟ 
اسماعیل : بنظر من مسعود عنن  بود ونوعی بیماری  جنسی داشت چون خودش " افسرده بهی " چشم دیدن دیگران راهم نداشت _ بگذار یک خاطره بگم _ قبل از عملیات فروغ یک ایرج نامی بود بازنش نسرین این جوان به ادبیات علاقه داشت وبامن دوست شده بود یک روز امد پیش من کمی ناراحت بود علت راپرسیدم گفت : من ونسرین راامروز بردند تو یک اتاق تو مقر49  وبما گفتند باهم عشق بازی وعملیات چنسی انجام دهید _ پرسیدیم به چه علت ؟ گفتند دستو ر رهبر است وباید اجرا کنید .


نقشه فرقه رجوی جهت ایجاد مشکل برای خانم زهرا معینی با طعمه قراردادن" شیرین معینی "از اعضای نیمه بریده فرقه رجوی با هشیاری زهرا  معینی افشاگر آگاه  فرقه رجوی  نقش بر آب گردید 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
املشی :  متوجه نشدم  توضیح بده اسماعیل 
اسماعیل : اینها دریک اتاق  عشق بازی و هم بستری می کردند ومسعود دراتاق دیگر نگاه می کرده ولذت می برده خرفهم شدی ؟
املشی :  آهان تازه فهمیدم  دیمتریوس بنا برنوشته تاریخ  هم همچنین کاررا می کرده  درزمان حکومت کراسوس هفتم _ می شناسی اسماعیل ؟

اسماعیل : املشی جان فکرکنم خسته شدی داری دری وری میگی _ می خواهی بقیه اش ابگذاریم برای بعد _ موافقی ؟
 املشی :  باشه من همینطور که باتو حرف می زنم مشغول نوشتن ازاورانگ اوتان تا مسعود تنازع بقا" هم هستم درضمن 
 اسماعیل : پس این جلسه را تمام کنیم ودرقسمت آتی درمورد نوژول و عملیات مروارید ( کردکشی ) خواهم گفت .

پایان قسمت دوم ...... بقیه درقسمت سوم وپایانی

ارشیا ارشادی _ نویسنده _ پژوهشگر _ متخصص شناخت فرقه  رجوی  و  دادستان نمادین وافتخاری خانواده اسیران فرقه رجوی درلیبرتی وقربانیان دهه شصت درایران  _
یک یادآوری برای برخی از خوانندگان این دفتر 
هرکس از خواندن نوشته ها  وعنوانهای بنده   ناراحت می گردد  بهتراست فورا  ماتحت  مبارک  و سوخته اش رابه مدت 2 ساعت  در آب سردبگذارد وسه روز هم اینکاررا تکرار کند سوزش مرتفع خواهد شد.
2016/04/21


۱۳۹۵ فروردین ۲۲, یکشنبه

گفتگوی ویژه سایت العربیه فارسی با مریم قجر رجوی _ درباره مسائل ایران وجهان و مسعود رجوی .. (بحش دوم )

گفتگوی ویژه  سایت العربیه فارسی با مریم رجوی _ درباره مسائل ایران وجهان ومنطقه و کهکشان ها 

ارشیا ارشادی 2016/04/10


فرمانده ثریا  وعلامت پیروزی سقوط قلعه مخوف اشرف سال 1392


مقدمه _  مریم رجوی یکی ازمنفورترین زنان  بدنام  جهان است _ این زن زشترو وزشتخو علیرغم همه هزینه هایی که از سرمایه گزاری مزدوری برای صدام صرف نگاهداری خود و تعدادی خدمه وحشمه اش می کند و با توجه به صرف ملیونها دلار که خرج  لابی کردن خرید امریکایی ها واروپایی های  از رده خارج می کند تا آنها رابه نمایش های خود بکشاند _ هیچ شخص وگروه ورسانه ای درجهان اورا جدی نمی گیرد وبهمین دلیل است که مجبوراست هرساله تنها ملیون ها  دلار به رسانه ها کمک کند تا خبری _ گفتگویی ازاو منتشر کنند ( البته  رسانه های عربی ) _ رسانه های غرب حتی برخی از اخبار دروغ درمورد این فرقه را با دریافت دستمزد های کلان به اکراه چاپ منتشر می نمایند ودرچنین صورتی اینگونه رسانه ها  بدون هیچگونه توضیحی از باددآوری جمله : " بنا به گفته شورای مقاومت " نام می برند _ و  بهمین دلیل است که دستگاه تبلیغی این فرقه به سراغ نشریات کم ارزشی چون الجزیره وا لوطن والعربیه  می روندکه فاقد هرگونه اهمیت واعتبار هستند

 _ از سال 2012 درپی ملاقات مسئولین رسانه العربیه فارسی متعلق به عربستان  ودرپی عقد قرارداد همکاری این رسانه با فرقه رجوی وارد مرحله تازه ای شده است وبنا به گزارش های یک گروه 4 تا6 نفره ازاعضای این فرقه درشیخ نشین امارات ( دبی ) مستقرشده و بطور شبانه روزی مشغول جعل خبر _ شایعه سازی _ خبر سازی و دروغگویی می باشند _ ارسایت العربیه فارسی  دنیای رسانه ای بعنوان سایت " متخصص شایعه سازی"  وجعل خبر نام می برند.. ( نگاه کنید به ویکی پیدیا ) 


پادشاه عربستان ومسعود رجوی درمیان ز نان حرمسرا ها
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
مریم رجوی طی این 13 سال اخیر نه تنها حاضر به گفتگو باهیچ رسانه پارسی زبان نشده است وهمیشه از مونولوگ ( تریبون یک طرفه ) استفاده کرده است  _ بلکه به کلیه مواجب بگیران خود دستور داده تا ازهرگونه گفتگو با رسانه ها ودردنیای مجازی با دیگران خودرای نمایند _ اگر حسن داعی االاسلام عضو فعال فرقه رجوی که برخی از رسانه ها رافریب داده وخودرا نویسنده وپژوهشگر ( ! ) جازده بگذریم _ هیچ ردپایی ازدیگر اعضا وحقوق بگیران این فرقه دررسانه ها پیدا نخواهیم نمود .

واژگان محدود مریم قجر و فرار از گفتگو بارسانه ها  

اگر به ادبیات مریم قجر توجه کنیم این شخص  واژه های اندک ومحدودی جهت مانورگفتاری _ نوشتاری اختیار دارد که  به ساد گی می توان  آنها را لیست نمود _ مریم قجر با بکارگیری این واژه ها تلاش می کند در لباس یک زن  تاحدی باادب ومتمدن اما  خشمگین وپرخاشجو ظاهرگشته وخودرا بجای رهبر فراری فرقه جابزند _ واژه های محدود وتکراری  اینفرد عبارتند از >>>> 

مماشات _ اپوزسیون سازمان یافته _ مقاومت _ اشرف نشان ها _ حامیان مقاومت _ ایرانیان آزاده _سرنگونی _ ایمان ووفاداری _ مقصد نهایی _ رزمگاه لیبرتی _ تی وال _ ضدگلوله _ کمبود دارو_ محاصره لیبرتی _ زمینه کشتار لیبرتی _ کمپ سازمان ملل _ عوامل اطلاعات _ تظاد _ اسلام حقیقی  وچند واژه دیگر


چهره دیگر مریم قجر _ فحاش _ دروغگو _  شیاد _ دغلکار _ دریده وهرزه نگار 

 برای دیدن چهره واقعی واصلی مریم قجرکافی است به دیگر سایت های اینفرقه مراجعه کرده و به ادبیات نوشتاری  افرادی چون عارف شیرازی  ووو دقت کنید  _ این ناسزا نامه ها با نام های مستعار متفاومت جملگی اثر تهوع آور یک ویا دونفر می باشد که درخانه تیمی " اوور " زندگی می کنند و همه این نوشته های سراسر ناسزا وتوهین ودروغ توسط مریم رجوی بررسی وتائید  می گردند.


پس ازاین مقدمه به گفتگوی  ویژه مریم رجوی با گزارشگر العربیه فارسی  توجه کنیم
  یاد آوری _  موارد مطرح شده دراین گفتگو جملگی ازلابلای مونولوگ های مریم رجوی بیرون کشیده  شده وبا چاشنی طنز تدوین شده اند .

گزارشگر : سلام  و  با تشکر ازشما که دعوت  به ا این گفتگوی ویژه را پذیرفتید 
 مریم :  سلام _ منهم ازشما تشکر می کنم که با گفتگوبامن با رعایت خط قرمزها  موافقت کردید 

گزارشگر : شما نام وعنوان های متفاوتی دارید _ مریم رجوی _ مریم قجر _ خانم رئیس مقاومت _ پرزیدنت مقاومت وو دوست دارید به کدامیک شمارا به نامم  ؟
مریم : شماکه خود مانی هستید _ من پرزیدنت مقاومت را ترجیح می دهم _ شیک است _ به لباسم هم می آید درسته ؟
گزارشگر : بله ممنون که  کمک کردید خانم پرزیدنت _ سئوال نخست _ 34 سال گذشته زندگی شما چگونه طی شده  وحاصل ونتیجه گذران این مدت عمر چه بوده است ؟

مریم : من ازسال 1362  که ازایران خارج شده ام تاکنون  24 ساعته مشغول مبارزه بوده ام _ سخته خانم رئیس بودن خیلی سخته _ نتیجه اش هم همینه که می بینید  خانم رئیس برگوزیده به  مقاومت مسعود هستم 
گزارشگر :  منظورم کار مفید است _ آیا طی این مدت برای نمونه یک میخ به یک دیوار کوبیده اید ؟
 مریم : ازاون سئوال های اطلاعاتی بود ها _ ببینم مگه اولند ا واوباما ازاین کارها کرده اند که من کرده باشم ؟
 گزارشگر : نمی دانم ولی فکر می کنم انها قبل وبعد از مسئولیت شان حتماهمیشه  بیکار نبوده اند _ شماچطور ؟


سرانجام مسعود  رجوی خائن وجنایتکار هم همانند اربابش صدام خواهد بود 
&&&&&&&&&&&
مریم : منهم بیکار نبوده ام _ اول مسئول دفتر مسعود بودم _ بعد زنش شدم _ بعد درسال 1367 دریک روز باشکوه جیغ وداد کشیدم : حمله _  آتش _ حمله _ بعدش هم مسعود گفت توچاره ای نداری باید رئیس جمهور برگوزیده من شوی _ الان هم نزدیک 
30 سال است مشغول ریاست جمهوری کردن هستم _  خیلی سخته حیف که  مسعود که این مسئولیت سنگین را روی دوشم گذاشته وگرنه استعفا می دادم 

گزارشگر : شما درگفتگوهایتان از واژه مقاومت ایران ومردم ایران استفاده می کنید _ چه کسی به شما نمایندگی داده است ؟

مریم : خوب معلومه مقاومت ایران یعنی مسعود گور به گور شده ومردم ایران هم یعنی خودم _ ما دوتا نماینده مردم ایران هستیم چه بخواهند وچه نه  _مسعود گفت که تو پرزیدنت مادام العمر منتخب من هستی  برای مردم ایران  دلبخواهی هم نیست واجباری است و مردم مجبورند قبول کنند چون مسعود گور بگور شده یک جاندار معمولی که نیست - دستش به اون بالا بالاها بنده _می فهمی ؟ 
گزارشگر : سعی می کنم _ نظر شماراجع به انتخابات 7 اسفند درایران چیست _ گویا شما تحریم کرده بودبد _ درسته ؟

مریم : قبل ازپاسخ به شما من از دبیر کل سازمان  ملل  تقاضا والتماس می کنم تعدادی بیل وگلنگ  و میل بافتنی وکاموا برای بچه هایم درلیبرتی بفرستند تا سرشون گرم بشه _ درباره انتخابات اما باید بگم طبق گزارش بچه های من از ایران اصلا انتخابات برگزار نشده وهمه جا سوت وکور وخلوت بوده ومردم هم همه رفته بودند مسافرت و کسی شرکت نکرده .

گزارشگر :  ولی خبرگزاری های جهان از شرکت مردم با ارسال عکس وفیلم وگزارش حرف دیگری می زنند _ شما نخوانده  وندیده اید ؟
مریم : من به چز به  تلویزیون ورادیو وسایت های خو دمون والعربیه نت وفکس نیوز   به هیچ رسانه ای اعتماد ندارم چون همه این رسانه ها متعلق به اطلاعات رژیم هستند وما سند ومدرک هم داریم که دراینده منتشر می کنیم 
گزارشگر : شما درباره انتخابات 7 اسفند 94 درایران هیچ موضعی نگرفتید غیر از استیونسون و توابان  متعهد به سرنگونی اینها کی هستند وچه کاره اند وچرا جای شما موضع می گیرند ؟
 مریم : تند نرو یکی یکی _  استیونسون واخویدال وپاتریک کندی و جولیانی همه شوهرهای صیغه ای من هستند  و همگی  ساکن اوور _  من  23 سال پیش به مسعود اجازه دادم همه زن های شورا را صیغه خود کند  وحالا هم او تلافی کرد وبمن اجازه داد  زن موقت 30 ساله همه حقوق بگیران خارجی مقاوم  بشوم واین به اون در یعنی من دوجین  شوهر صیغه ای خارجی دارم _ البته مسعود از همان جوانی هم  افسرده بود ومردی نداشت  و من خاطرم جمع بود بخار نداره وکاری ازش یرنمیاد 
این توابان متجاهل  به سرنگونی هم  یک لیست فلابی است 6 تاشون تواب دهه شصت هستند وبقیه هم نام های دروغی وقلابی _ تازه از اون 6 تا هم دوتاشون مردند ورفتند پی کارشون _ چون فرانسه به ما گفته "" خفه خفه""  ماهم ازاین لیست استفاده می کنیم ......


شش تن از زنان ناراضی که درقلعه مخوف اشرف به دستور مسعود رجوی به قتل رسیدند 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&
گرارشگر :  صحبت از  مسعود کردید _ اگر ممکن است بگوئید اکنون او کجا ست ؟ زنده است ؟ مرده ؟ درکماست ؟

 مریم :  او ن در به در ازمن قول گرفته  به کسی نگویم کجا مخفی شده ولی زیاد از من دور نیست سمت راست بالا ی همین جایی که ماهستیم یک خودره اون ورترکمی بغل یک خیابون  _ ولش کن اصلا نمی گم _ فقط جایش امن  وچند طبقه زیر زمین است 

گزارشگر : زیر زمین ؟ مثل مقر49 ؟  اوجا چه می کنه این جانور  موذی ؟

مریم :  مسعود اصولا یک نوع  جانور ترسواز تیره  " زیرزمین زیستیان  " است _ در عراق هم درزیرزمین  بدیع و پارسیان و مقر 49 زندگی می کرد _ می گفت هم امن تراست وهم اینجوری همیشه  غایب هستم وکسی دنبالم  نمی گردد و هم ازدست تو مخ آکبند بی عرضه میمون راحت میشم 

گزارشگر :  بسیار شنیده شده مسعود درحالت بیهوشی است ویا با بیماری  های مهلک دست وپنجه نرم می کند وخلاصه درنوبت مرگ قرار دارد _ این ها تا چه حد به واقعیت نزدیک هستند ؟

مریم :  مسعود البته 13 سال است  که سقط شده ولی هنوز چالش نکردیم و وصیت کرده بود در گورستان  دهات" اوور" چالش کنیم وای دولت فرانسه مما شاتگر  می گویید نمی شود " پیف پیف "  جسدش بوگندویش  مردم را آزار می دهد و چخه  و ماهم مجبورشدیم ازیک سال پیش بااین البانی هایی ها وارد مذاکره شویم تا مجوز انتقال بگیر یم _ مدتی است  مشغول ساختن یک مقر49_2  در حومه تیرانا هستیم که  جنازه مسعودرا در 25 متر زیر زمین آن  نگاهداری کنیم .



پایان بخش نخست 
ارشیا ارشادی  2016/04/10




۱۳۹۵ فروردین ۱۸, چهارشنبه

گفت وشنود هم نشین بهاربا اسماعیل وفا یغمایی مداح سابق مسعود معدوم درباره طلاق های اجباری ووو _ بخش نخست

گفت وشنود  هم نشین بهار با اسماعیل وفا یغمایی عضو قدیمی  فرقه رجوی درباره انقلاب ایدئولوژیک و...  ( بخش نخست )

ارشیا ارشادی  2016/04/01

فرمانده ثریا  عبد اللهی و علامت پیروزی بعد از سقوط قلعه مخوف اشرف سال 1392


مقدمه _  هم نشین بار یاهمان محمد املشی گرچه  فردی کوشا  پرتلاش است اما کوشش های او درباره فرقه رجوی از آنجا که با سانسور _ پرده پوشی _ برداشت گزینشی و تحریف تاریخ همراه است ودبرخی موارد نیز  ازهمان ادبیات پر از نیرنگ ودروغ وفریبکاری فرقه استفاده می کند_ لذا  انگونه که باید بی طرفانه ومفید وموثر نیستند  ._
محمد املشی  هم همانند  دوست و همکارش  ایرج مصداقی  تلاش می کند گذشته نکبت بار  خویش درارتباط بافرقه تروریستی رجوی را پنهان نموده وبرای خود سابقه مبارزانی و مدت زندان دروغین خلق وتصویر وتبلیغ  نماید 

گفتگوهای محمد املشی با اسماعیل وفا یغمایی را دنبال کرده ومی کنم _ دراین گفتگوها هردودر  موارد متعددی  دروغ می گویند و کم فروشی می کنند _ من وقتی بدنبال تعریف هم نشین بهاردرارتباط بافرقه رجوی  گشتم وگشتم  تنها به این نتیجه رسیدم که به درستی می توان نامبرده را "  مادر شیری " فرقه رجوی نام گذاشت _ مادر شیری دراصطلاح گرچه مادر رسمی نیست ولی چون مدتی این بچه را بطور موقت شیر داده است به او" انس والفت مادرانه" پیدا کرده است _ املشی گرچه ظاهرا از فرزند شیری خود دورشده است ولی دل وذهن وفکرش درپی این فرزند ناخلف وخلافکار می باشد - اسماعیل وفا یغمایی  نیز  سعی می کند دراین گفتگوها درچهار چوبی که با کم گویی وسانسور برای خودمشخص کرده حرکت کرده وخط قرمزهای فرقه  را رعایت کند وبهمین دلیل درموارد بسیاری  به ورطه پرت وپلاگویی وانحراف از واقعیات تا ریخی    می افتد .
 >>>> گفتگوی مادر شیری فرقه رجوی (محمد  املشی ) با یغمایی  
********************************************


شبکه GEM TV متعلق به صهیونیست ها ست  ویکی از مزدوران سابق صدام وتروریست بدنام  فرقه رجوی ( سعید کریمیان ) مسئول ایرانی این رسانه ومامور موساد می باشد 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
املشی ویغمایی هردو از فرقه تروریستی رجوی ترس ووحشت دارند بااین تفاوت که املشی فقط چند سال بعنوان هوادار بر ای این گروه تروریستی فعالیت کرده ومابه ازای آنهم پس از دستگیری و اظهار پشیمانی تواب شدن  مدت حدود 5 سال هم درزندان به سربرده است ودرمقابل یغمایی بیش از سه دهه بعنوان هوادار  وعضو فعال و مورد اعتماد در خدمت تروریست ها بوده است _ بنابرتعریف املشی  اسماعیل از شروع دهه 90 ( حدود 4 سال )  ازاین فرقه فاصله گرفته گرچه به باور بنده هنوز تاجدایی واقعی ازاین گرو.ه فاصله  دارد .
گفتگوهای ازپیش طراحی شده املشی ویغمابی اگرچه دارای نواقص وکمبودهای فراوان است ولیکن از آنجا که دست کم به 20 درصد واقعیات فرقه رجوی اشاره دارند می تواند مفید باشد _ برای نقد این گفتگوها به شناخت کافی از فرقه رجوی نیازاست .

نقد گفتگوهای املشی با یغمایی درباره فرقه رجوی 
 نخست چند اشاره _ دراین گفتگوها هردو درباره گذشته خود دروغ گفته اند _ دراین برنامه ها هردو بسیاری از رخدادهای تاریخی را جا گذاشته ویا تحریف کرده اند _ دراین گفتگوها _  بربسیاری ازجنایات فرقه رجوی سرپوش گذاشته شده است _ دراین برنامه ها کوچکترین اشاره ای به خاطرات ده ها عضو قدیمی جداشده ازجمله سه ن از زنان مورد اعتماد فرقه( شورای رهبری ! ) شامل خانم ها بتول سلطانی _ مریم سنجابی و زهراسادات میرباقری نشده است واین پرده پوشی وسکوت به تنهایی نشان از دلبستگی این دو به فرقه رجوی می نماید _ عد م واکنش به  تحصن  سه ساله خانواده ها درمقابل قلعه مخوف ومتلاشی شده شرف و کمپ موقت آوارگان لیبرتی و چندین موضوع مهم دیگر که جایشان دراین گفتگوها غایب می باشد بنده را برآن داشت که مطالبی را از لابلای این 16 گفتگو بیرون کشیده ودرکنار نقد آنها حقایق رانیز بازبان طنز مطرح نمایم _ امیدوارم این دو روزی همه حلقه های بردگی این فرقه منفور تروریستی را از گردن خود کاملا آزاد کرده و رها گردند .
 جعل سابقه مبارزه وداستان سرایی ودروغگویی درمورد دستگیری وزندان .

چند دختر بچه نوجوان 12 تا 16 ساله در بین اسیران فرقه در  لیبرتی هستند _ این نوجوانان را قبل ازتجاوز جنسی وقتل توسط  سگ های هار تشکیلاتی  نجات دهید 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

یکی از شگردها ونمایشات گروهی از تروریست های تواب مقیم برون مرز همانند املشی _ بغمایی  _مینا  انتظاری _ عباس محمد رحیمی _ منیر برادران _ شیوا محبوبی _ عفت ماهباز ساختن سابقه مبارزاتی  جعلی برای خود درزمان رژیم پهلوی و داستان سرایی ودروغگویی درباره فعالیت ها و علت دستگیری وسانسور تواب شدن و دروغگویی درمورد دوران زندان دهه شصت می باشد _ جالب اینکه همه این بازیگران ناشی دیالوگ های خودرا از کتاب داستان  " نه به زیستن ومرگ " ایرج مصداقی از بر کرده اند _ بنابر تجربیات نگارنده صادق ترین زندانی دهه شصت دربرون مرز  زیبا ناوک می باشد _ ایشان دردوکناب سیبا ( دوران کودکی ونوجوانی وقبل از زندان ) و سیبا زینب ( دوران زندان  ) به دور از هرگونه سانسور واگراندیسمان خاطرات فعالیت ها ودستگیری ودوران زندان خودرا بصورت کامل وبدون تخریف ودروغگویی بیان کرده است _ و یقیه همگی دروغ می گویند وافسانه های هری پاتری خودرا از کتاب داستان شیاد دروغگویی بنام ایرج مصداقی  برداشت کرده اند که خود 5 سال تواب _ تواب ساز ومامور دادستانی انقلاب بوده است .....
 آنچه عمومزندانیان دهه خونین جنگ وترور دهه شصت درپی پنهان کردن آن هسند این حقیقت است که تمامی زندانیان دهه 60 پس از دستگیری وقبل از محاکمه  تواب نامه امضا نموده اند وشیادان نامبرده بالا از جمله مخفی کنندگان این بخش از  حقیقت هستند

اسماعیل وفا یغمایی  رابطه جنسی خود با مسعود رجوی درایران را بطور تلویحی واشاره به آگاهی همگان رساند _ گوش کنید به گفتگوی 20 و 21 و22 اینفرد با  هم نشین بهار
***************************************
 اصل گفتگوها با اسماعیل وفا یغمایی >>>>   گفتگو قسمت 21 یغما وفایی <<<<<<<
گفتگوی خلاصه_ تدوین وراست نمون  شده هم نشین بهار با اسماعیل وفا یغمایی 
نوضیح اینکه همه موارد مورد اشاره دراز 16 ساعت گفتگو بین این دو خلاصه نویسی شده است .


املشی  : >>>>> we were crouched and he poshed to end  
ماخم شدیم واو تا می توانست  فشار داد >>> ریچارد ادینبورک 

محمد املشی عضو سابق فرقه رجوی _ تواب دهه شصت و " مادر شیری " فرقه رجوی همچنان به این فرقه وفادار است ودرباره آن دروغ می گوید ودست به سانسور می زند 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
گفتگو با شاعر فرمان مسعود ومهرتابان دلم مریم  کجایی  وعضوبسیار قدیمی فرقه اسماعیل وفا یغمایی _

املشی : برای  این گفتگوی سخت ودشوار  من چه مرارت ها وسختی ها کشیدم _ چه روزها وشب  ها که نشستم روش وفکر کردم که آیا صلاح است که خاطرات یکی از نزدیک ترین هابه مسعود معدوم مفقود را به آگاهی همه برسانم ؟
آخر برای یک مادرشیری سخت است از فرزند خلافکار وجانی وتبهکارش سخن بگوید _ مادر بودم  ومهر مادری وشیری که من به این کام این بچه ناقص العضو ریختم هنوز بمن اجازه نمی دهد که بگویم این بچه ابله وناقص وکودن چه برسر من  مخ آکبند ونسل نادان ها وصفر صفر ها آورد _ این گفتگو برایم خیلی دشوار بود و بهمین دلیل  مدت نزدیک به یک سال رفتم در جنگل های استوایی  چادر زدم _ برگ وساقه وریشه درخت خوردم_ هی فکر کردم و  با دیگر جانداران جنگل حرف زدم و مشورت و 
درددل کردم  تا توانستم خودم  را برای این گفتگوی بسیار  ویژه اماده کنم _  من از اسماعیل  تشکرمی کنم که مرا یاری کرد.

املشی : سلام اسماعیل _ خیلی ممنونم ازتو که دراین گفتگوها شرکت می کنی _ اگر موافقی سئوال هایم رابپرسم 

اسماعبل :  خیلی متشکرم از تلاش های شما این برنامه" ازماموت تا مسعود" را دنبال  نمی کنم خبلی مزخرف است 
 املشی : اسماعیل اگر ممکن است خودتو خلاصه معرفی کن

اسماعیل : من اسماعیل  وفا یغمایی متولد سال 1322 درده گرمه هستم درسال 1358 به گروه رجوی پیوستم وتا سال 1390 عضو فعال این گروه بوده ام 

زنم را داده ام مفتی به مسعود ........................ پشیمان گشته ام  اما کجا سود ؟
املشی : اسماعیل چطور شد به گروه رجوی پیوستی ؟ وانگیزه اولیه تو ازجذب شدن چه بود 
اسماعیل : اگر باشرایط ودید کنونی بخواهم انگیزه ام رابه درستی تعریف کنم  سطخی نگری _ نادانی ونوعی ماجراجویی بود که البته عقاید مذهبی من  هم در این گرایش وجذب شدن نقش داشند 
املشی : اسماعیل بگو ببیینم تو چه اینده ای درنزدیکی بااین گروه خشونت طلب ( باتوجه به سابقه 44/50) برای خود و سازمان ترسیم کرده بودی که بدنبال آنها افتادی ؟
اسماعیل : ببین وقتی با شور واحساس جوانی به سوی یک جریان گرایش پیدا می کنی  دیگر عقل و شعور واینده نگری نقش چندانی بازی نمی کنند وهرچه هست احساسات سطحی وگذراست ولی بااین همه من آنموقع به یک سازمان سیاسی می اندیشیدم که درپی جذب نیرو برای ورود ازکانال های  سیاسی به حا کمیت می باشد 
املشی : اسماعیل بنظرم می رسد رجوی درمقابل حاکمیت نقشی دوچهره وبا نقاب رابازی می کرد ازسویی آقای خمینی را رهبر عظیم الشان _ زعیم _ رهبر انقلاب وغیرو می نامید وازسوی دیگر مشغول سرقت _ خرید ومخفی کردن اسلحه وتشکیل ملیشیا بود _ ایا این ها باهم درتظاد نبودند ؟
اسماعیل : چرا واقعا چنین بود وبنظرم می رسید که فعالیت سیاسی درکنار آن امادگی نظامی ( تهیه اسلحه و )  دوبرنامه مکمل هم بودند و اینگونه طراحی شده بود که اگر سازمان دراولی باشکست مواجه شد به سراغ دومی یعنی بکارگیری  ابزار خشونت برود .

املشی : اسماعیل  ماجرای امتحان نماز وحمد وسوره رجوی و خیابانی درقم چه بود وچرا سازمان حاضر نشد کتاب های اموزشی  دوره اول فعالیتش ( 44/50) را منتشر کند ؟ 
اسماعیل : ماجرای امتحان این دو بازمی گردد به این موضوع که آقای خمینی مطمئن بود چهره اسلامی اینها پوششی است ونه واقعی وپشت این نقاب ایدئولوژی های رنگارنگی نهفته است _ اکنون من بدین نتیجه رسیده ام که صفت مارکسست های اسلامی که رژیم پهلوی به اینها اطلاق می کرد تاحدود بسیاری حقیقت داشت و درواقع اسلام وتشیع روکش اعتقادی اینها برای فریب دیگران  بود_ درباره کتاب های قبلی سازمان  رجوی آنها را دیگر قبول نداشت و می گفت  تاریخ مصرفشان سرامده است 
 املشی : اسماعیل  تو پس از اشنایی ونزدیکی با سازمان چه می کردی ؟
اسماعیل : من فقط یک هوادارساده درمشهد بودم _ نشریه وکتاب می فروختم _ کمک مالی جمع می کردم و همین کارها
املشی :  اسماعیل بسیاری ازشکست مجاهدین درفاز سیاسی می گویند واینکه درحقیقت  فاز نظامی انتقام سازمان از بی محلی مردم به این گروه درفاز سیاسی  بود نظر توچیه ؟
اسماعیل : این نظر کاملا درست است ضمن اینکه اضافه کنم آنها با فریب  بنی  صدر فکر می کردند بخشی از مردم هم از این اتحاد ( بنی صدر_ رجوی ) حمایت می کنند که البته همه این ها توهمات رجوی بود ورگه ای از واقغیت با خود نداشت 
املشی :  هدف نزدیکی بنی صدر _ رجوی چه بود ؟ آنها می خواستند چکار کنند ؟
اسماعیل :  انها قصد کودتا و واشوب و درفکرکشیدن مردم به صحنه بودند والبته این ها همه برپایه توهم بود _ بنی صدر فکر می کرد دست کم 30 درصد مردم حامی اوهستند ورجوی هم توهم زده بود که 20 تا 25 درصد هم از گروه او حمایت می کنند _ درحقیقت آنها در توهم وخیال  50 درصد مردم را حامی خود تصور می کردند وچنین شد که قصد رودررویی نظامی  و کودتا نمودند .
زنم را داده ام مفتی به مسعود _____________ پشیمان گشته ام اما کجا سود ؟ 

زهرا فیروزان زن  سابق عباس محمد رحیمی 
................................................................. 
حق با زهرا فیروزان زن اسیر فرقه رجوی است _ زن سه طلاقه وهدیه داده شده را نمی توان پس گرفت !
&&&&&&&&
ایرج مصداقی دغلکار  دروغی یاد عباس محمد رحیمی داد (  ماجرای  تهیه لشگر ده هزار نفره در سال 58 ) که این بیچاره تا آخرین روزهای زندگی اش هم نتوانست آنرا توجیه وماست مالی کند حتی با عصایی که  مصداقی شیاد زیر بغلش گذاشت 
********************************************

املشی : مسعود رجوی دراردیبهست 59 درامجدیه حکومت را  تهدید کره _ این تهدید با چه پشتوانه ای بود ؟
اسماعیل : این تهدید توخالی   درست بعد از شکست کامل درفاز سیاسی  بود والبته جنبه خالی بندی و بلوف زدن داشت .
املشی : چطور شد بنی صدر اولین رئیس جمهور منتخب مردم فریب کوتوله ناقص العقل ومتوهمی چون مسعود  رجوی را خورد ؟

اسماعیل :  بنظر من دلیل این نزدیکی سادگی _  کم تجربگی  بنی صدر و شیادی وفریب کاری ورذالت  رجوی بود وصد البته هردو هیچ تحلیلی از شرایط زمان  نداشتند و همه حساب وکتاب هایشان هم برپایه توهم وخیال پردازی های کودکانه  استوار بود 
 املشی : خوب اسماعیل بگو روز 30 خرداد کجا بودی ؟
اسماعیل : من شنیده بودم قراراست  یک راه پبمایی بدون  مجوز واعتراضی  از دانشگاه تهران برگزار شود ودرست درزمانی که نمایندگان مجلس در باره صلاحیت ویا عدم صلاحیت بنی صدر گفتگو می کردند _ شرایط خوبی نبود ومن درخانه بودم 
 املشی : همه اینها که گفتی درست بود ومن یک نکته راهم اضافه کنم وآن "شرایط ویژه جنگی  آن زمان "  که طبیعی است درهمه کشورهای جهان بنا برتجربیات تاریخی درزمان جنگ شرایط ویژه ای حاکم است که هرگونه   راه پیمایی  وتجمع  چون باخطر حمله هوایی ویا پرتاب موشک وو روبروست بنابراین بخاطر امنیت این نوع اقدامات دچار محدودیت وممنوع می باشد
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
 اسماعیل :  دقیقا همین است _ هم اعلامیه نظامی 28 خرداد 1360 اشتباه فاحش بود وهم راه پیمایی 30 خرداد ودرواقع این اقدامات " نوعی خودزنی تشکیلاتی  رجوی  بودند  که بعدها دراشرف ولیبرتی هم تکرار گردیدند .
 املشی : اسماعیل تو هنوز هم درتوهم به سرمی بری منابع بی طرف ورسانه های آن زمان  تعداد شرکت کنندگان دراین راه پیمایی را رقمی بین 1500 تا حدود 2000 نفر  درخوش ینانه ترین شکل ممکن  برآورد کرده اند و تو همات امار دروغ وقلابی سازمان را تکرار می کنی _ علت چیست ؟ وچرا سعی  نمی کنی ذهنیت همچنان مغشوش خودرا سروسامان بدهی ودروغ زدایی وپاکسازی  کنی ؟ 
اسماعیل : حق باتوست من بیش از 30 سال با  ذهنیت یخ زده فرقه ای زندگی کرده ام و  این امارهای قلابی ودروغ سازمان مثل چرک ودلمه برذهن من چسبیده و من ناخودآگاه  تکرار می کنم _ بلی امار درست شرکت کنندگان  همانست که شما گفتی 

املشی : خوب سابقه نشان می دهد  تو نه دستگیر ونه تحت تعقییب قرارگرفتی _ بگو ببینم درچه سال وچگونه از ایران خارج شدی ....
اسماعیل : من ازهمان ابتدا هم تو کار سیاسی _ نظامی وو نبودم وفقط کار فرهنگی می کردم وچند تا سرود  برای سازمان نوشتم ازجمله :   سرکوچه کمینه مجاهد پرکینه .....................  امریکایی  بیرون شو خونت روی زمینه 
درسته من دستگیر نشدم و تحت  پیگرد هم نبودم و سال 1361 به طور قانونی با همسرم به ترکیه رفتیم وبه سازمان وصل شدیم 
 املشی : اسماعیل  بگو از چه زمانی  مداح  وصله بگیر فرقه رجوی  شدی ؟

اسماعیل : املشی جان توکه غربه نیستی ومنهم قرارنیست دروغگویی کنم _ من یک جورایی عاشق وشیدای مسعود بودم وفکر می کردم اون یک قد یس  است  و البته یک رابطه دیگرهم از ایران بین مابود که من دراینجا برای نخستین بار فاش می کنم _ درایران  محل استقرار مسعود رجوی طبقه سوم بنیاد علوی بود والبته با حفاظت کامل _ 24 ساعته دونگهبان داشت _ یکروز بمن خبر دادند مسعود تورا فر اخوانده  من پس از گذر از موانع امنیتی به طیقه سوم رفتم _ دونفر آنجا حضور داشتند ومن موضوع را به انها گفتم و آنها مرا داخل یک اتاق بردند  و یکی شان گفت برادر مسعود اسماعیل آمده و مسعود هم ازیکی از درب ها بیرون آمد _ خوله حمام بخود پیچیده بود وبعد آن دونفررا مرخص کرد و بمن گفت :  بیا بریم داخل باتو کار دارم 
  و بعد گفت لنگ  بخودت به بند و بیا داخل حمام _ می خواهم امروز من را حسابی مشت ومال بدهی 
 ومن اماده شده ووارد حمام شدم و مسعود از پشت خوابیده بود ولنگی رویش کشیده بود وبمن گفت : مشت ومالو شروع کن 
 ببینم مجاهد !  ...............................................................................................................................
قابل توجه : چند سطر ازاین گفتگو به علت بد آموزی حذف شده است _ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل 
...................................................................................................................

..........................................................................................
 املشی :  واقعا ؟ البته من قبلا شنیده بودم مسعود کلا نسبت به جنس زن عقده دارد وهمچنین  عنن است ومردی ندارد و بااین حساب اینفرد یک بیمار جنسی وروحی روانی است .
اسماعیل : ازلابلای شهادت  زنان کاملا مورد اعتماد مسعود رجوی و فرار کرده ( شورای رهبری ) بخوبی می توان بیمار بودن اورا بیرون اورد وهمچنین دستورات او برای خارج کرد ن رحم وتخمدان حدود صد زن بنابرخاطرات خانم زهراادات میر باقری _  توسط جلادی بنام نفیسه بادامچی  تحت  عنوان " رسیدن به قله آرمانی " دلیل دیگری بر ضد زن بودن اوست .




خانم زهراسادات میرباقری لیست نزدیک به 100 زن مورد عمل جراحی اجباری رحم وتمدان قرارگرفته  درفرقه رجوی  را منتشر کرد 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
املشی : پس  اسماعیل شعر فرمان مسعود را که توبرای او  سرودی می توان یک شعر عشقی _ احساسی تلقی کرد ؟

اسماعیل :  درحقیقت آن روز در گرمابه محل مسکونی درطبقه سوم بنیاد علوی مسعود  به من فرمان داد حسابی مشت  ومالش بدهم  ومن  به دلیل همان خاطره که البته بعدها  بدفعات مکرر هم  تکرارشد شعر" فرمان مسعود" راسرودم _ مسعود می گفت : من با امشت ومال تو خیلی  حال می کنم وچنین شد که من شدم مشت ومال چی  مخصوص رهبرعقیدتی ! 

املشی : اسماعیل لطفا اززنت بگو چرا به دستور مسعود طلاقش دادی  و چندین وچند سئوال که بماند برای بخش دوم 

پایان بخش نخست 

ارشیا ارشادی _ دادخواه ودادستان نمادین خانواده قربانیان فرقه تروریستی رجوی درایران و پشتیبان خانواده های اسیران جنگی و کسانی که توسط فرقه رجوی از کشورهای همجوار به بهانه کار بوده وبه عراق قلعه نابود شده اشرف منتقل شدند وهمچنان اسیرند........ 2016/04/06